تصور کنید که بتوانید هر کتابی را که به دست میگیرید، بخوانید و تقریباً همهچیز آن را به خاطر بسپارید. داشتن چنین حافظهی قدرتمندی ممکن است مثل داستانهای تخیلی به نظر برسد، اما در دنیای واقعی، افرادی هستند که توانایی شگفتانگیزی در حفظ اطلاعات دارند. البته که من یکی از آنها نیستم. ده ها کتاب، وبلاگ و خبرنامه خواندهام، اما توانایی من در یادآوری آنها بسیار ضعیف است. بنابراین تصمیم گرفتم که این نقطه ضعف را بررسی کنم و یاد بگیرم که چگونه باهوشترین افراد جهان اطلاعات را به خاطر میسپارند و سیستمهای آنها را برای خودم به کار بگیرم.
اگر به شما یک کتاب غیرداستانی که در سال گذشته خواندهاید را نشان دهم، چهقدر احتمال دارد که بتوانید پنج بخش از آن را به یاد بیاورید؟ چقدر میتوانید آن کتاب را برای دیگران توضیح دهید؟
به عنوان مثال، کتاب "مثل یک هنرمند بدزد" را در نظر بگیرید. این کتاب درباره خلاق بودن و الهام گرفتن از دیگران است. من این کتاب را به تازگی خواندهام، بنابراین تست به یاد آوردن آن برای این نوشته کمی ناعادلانه است. اما چه چیز دیگری از این کتاب به خاطر دارم؟ اینکه ایدههای عالی واقعاً ساده و واضح هستند و .... فکر میکنم این تمام چیزی است که به یاد دارم.
مطالعه کتابهای غیرداستانی، به خصوص کتابهای توسعه فردی، واقعاً فایدهای ندارد اگر نتوانیم بینشهای آنها را جذب و به کار بگیریم. اما به خاطر سپردن همه چیز برای افراد عادی شاید کمی غیر ممکن باشد. بعد از کمی تحقیق متوجه شدم که توانایی ما در به خاطر سپردن چیزها بسیار متفاوت است. برخی حافظه بسیار ضعیفی دارند، برخی حافظه عالی و حتی برخی دیگر حافظه تصویری photographic memories دارند. همانطور که ممکن است حدس بزنید، یصورت نرمال حافظه معمولی ما پراکنده، بینظم و اغلب غیرقابل اعتماد است.
سؤال این است: آیا میتوانیم این وضعیت را تغییر دهیم؟
اول از همه، کمی با خودمان مهربانتر و کم توقع تر باشیم. اگر از یک کتاب تنها یک یا دو نکته مهم به دست بیاورید که میتواند زندگیتان را تغییر دهد، آیا واقعاً این بد است؟ من بعد از تحقیق و بررسی از نویسنده بزرگی روشی برای خواندن کتاب ها یاد گرفتم، که تا به امروز از آن استفاده میکنم. این روش به من کمک میکند تا بهترین نکات را از هر کتاب استخراج و سازماندهی کنم و آن را به شما آموزش میدهم.
استفاده از این روش سه بخش اصلی دارد: اول، هنگام خواندن کتاب یادداشتبرداری کنید. دوم، وقتی کتاب را تمام کردید، یادداشتهایتان را مرور و بازبینی کنید. سوم، یادداشتهایتان را دستهبندی و ذخیره کنید.
بعد از چند هفته پیروی از این سیستم، به این نتیجه میرسید که نمیتوانید همه چیز را به خاطر بسپارید. اما میتوانید آنها را خارج از ذهنتان ذخیره کنید. این سیستم ممکن است روشی مفید برای شما باشد، یا شاید نسخهای از آن را برای خودتان ایجاد و به کار ببرید. مهم این است که شروع کنید و به مرور زمان پیشرفت کنید